دوباره ما آمدیم با مثال های کاربردی، عملیاتی و شیرین. نکاتی بود که نمی شد در این ایام مقدس یادآور آن نشد.
دوباره مثل همیشه با چند مثال شیرین شروع می کنیم:
دوباره ما آمدیم با مثال های کاربردی، عملیاتی و شیرین. نکاتی بود که نمی شد در این ایام مقدس یادآور آن نشد.
دوباره مثل همیشه با چند مثال شیرین شروع می کنیم:
اگر بخواهیم از منظری دیگر به سبک زندگی ایرانی نگاه کنیم قانون و قانون مداری را می توانیم مثالی از انتقاد های جدی به خودمان بدانیم. قوانینی که برای رعایت حال عموم و درنتیجه آحاد مردم وضع می شود و هر یک از ما با رعایت آن می توانیم آرامش را به حیات خود و سایرین وارد کنیم.
قصد داریم به صورت تخصصی به موضوعاتی خاص از سبک زندگی خودمان بپردازیم که امید است با عمل به کلیت آنها و ترویج این فرهنگ بتوانیم در ساختن جامعه ای سالم تر تأثیری داشته باشیم. بحث این قسمت خود را به شیوه ی زندگی اقتصادی مردم البته با دید انتقادی به آن اختصاص می دهم.
اگر قسمت اول این سلسله مطالب را مطالعه کرده باشید در آنجا به سیاه نمایی(!) وضع موجود کشورمان پرداخته بودیم. ولی از آنجا که نمی توان حق وانصاف را کنار گذاشت لازم دیدیم به مقبولیت های زیست ایرانی نیز اشاراتی داشته باشیم.
ابتدا اشاره کنم به این نکته که بنده قصد جسارت به نوع مردم عزیزمان را ندارم و تنها می خواهم روش زندگی مان (یعنی خودم هم شامل می شوم) را به چالش بکشم. البته متذکر شوم که همیشه استثناهایی که شاید تعداد کمی هم نداشته باشند وجود دارد.